دوشنبه 9 خرداد 1401-12:13 کد خبر:48424
فصل الخطاب!
انعکاس شمال - رهبر انقلاب در جریان دیدار با نمایندگاه مجلس شورای اسلامی موضوعی را مورد تاکید قرار دادند که می توان از آن به عنوان فصل الخطاب و اتمام حجت با آن دسته از وکلایی نام برد که به هر طریق ممکن تصمیم سازان استان را برای به کار گماردن نیروهایشان تحت فشار قرار می دهند.
رهبر انقلاب در این نشست با اشاره به توصیه سابق خود به نمایندگان مبنی بر پرهیز از دخالت در انتصابات خاطرنشان کردند: رئیس مجلس گفتند بعضی از نمایندگان از این توصیه دلخور شدهاند، در حالیکه این توصیه به مصلحت خود شما است چرا که اگر در یک منطقه با پیشنهاد یا فشار یک نماینده، مسئولی منصوب شود اما عملکرد او مطلوب نباشد، مشخص نیست باید از چه کسی بازخواست شود.
ایشان در این زمینه افزودند: یکی از مسائل مهم در قانون اساسی بحث تفکیک قوا است و هر کسی باید به وظایف خود عمل کند، البته همواره به دولتیها نیز توصیه کردهایم از مشورت و نظرات نمایندگان استفاده کنند.
چند وقتی است که دخالت ها و فشارهای کمر شکن برخی از نمایندگان در انتصابات داد همه را در آورده است. آنها ازفرماندار گرفته تا بخشدار و دهیار را با اعمال نفوذ ازمیان افرادی انتخاب می کنند که برای انتخابات دوره بعدی بتوانند برای اخذ رای به نفع اوکمک کنند! این رویه نامطلوب سال های طولانی در اغلب حوزه های انتخابیه رخ می دهد. در حوزه هایی که دارای دو نماینده در خانه ملت هستند این وضعیت گاهی به جدل های نا تمام میان نمایندگان تبدیل می شود. حالا با این فرمایشات مقام معظم رهبری، این امید واری در میان افکار عمومی به وجود آمده است که نماینده عالی دولت در مازندران کمی از زیرفشارهای نمایندگان خارج شده و شخصاً با توجه به سیاست های تعریف شده اش اقدام به گماردن نیرو هایش بکند.
اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا برخی از نمایندگان مجلس در انتصابات دخالت میکنند؟
از قوی ترین فرضیه های مطرح تاخیر درانتصاب استانداران و سپس فرمانداران، بخشداران و...، دخالت برخی از نمایندگان در انتصابات است که زیان این مداخلهگری متوجه مردم میشود و زمینه نارضایتی آنان از دولت و نظام اسلامی را فراهم میآورد.
موضوع از زمان انتخاب استانداران شروع میشود و تا به انتخاب مدیران و روسای شهرستان و حوزه انتخابیه نمایندگان تسری مییابد. دامنه دخالت بعضی از نمایندگان، آنچنانکه سابقه آن در برخی از شهرستانهای مازندران مشاهده شد، به روسای مدارس و معاونان مدارس و حتی خدمتگذاران مدارس هم کشانده میشد، که خدا کند دیگر به ویژه در این دولت تکرار نشود.
اما متاسفانه با تشکیل دولت جدید و آغاز جابجاییهای مدیریتی، لابیگریها، سفارشها و واسطهگریها در رابطه با عزل و نصبها شروع شد و در استانهای مختلف رد پای دخالت نمایندگان در انتصابات استانها دیده میشود به طوری که موجب اعتراض ائمه جمعه، جنبش دانشجویی و فعالان اجتماعی شده است.
*دخالت نماینده موجب تزلزل در نظارت میشود
براساس قانون، از وظائف مهم نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نظارت بر کار قوه مجریه است. این وظیفه زمانی به خوبی قابل انجام است که مسئولان قوه مجریه در قبال انتصابات خود آزاد باشند تا در قبال این انتخاب خود را موظف بدانند، اما اگر خود عامل انتصاب نباشند و فرد انتصاب یافته براو تحمیل شده باشد، او نمیتواند در قبال عملکرد این فرد، جوابگو باشد؛ از سوی دیگر، فرد تحمیل شده نیز خود را در قبال نماینده توصیهکننده مسئول میداند و چه بسا در مقابل مسئول اصلی خود سرکشی و نافرمانی کند.
*دلائل غیرقابل قبول برای دخالت
برخی از نمایندگان دخالتکننده، این گونه استدلال میکنند که ما در قبال مردم و خدمترسانی به آنها مسئولیم. در پاسخ این مدعیان باید گفت که آیا قانون اساسی در قبال این نگرانی نمایندههای مداخلهگر سکوت اختیار کرد و یا در نقش نظارتی، تمام دغدغههای محتمل را به خوبی رفع کرد و این حق را ر بخش نظارت و سئوال برای نمایندگان محترم در نظر گرفت و هرگونه دخالت در امور اجرایی بویژه در بخش انتصابات را برای نمایندگان ممنوع کرد، و طبیعی است که قانون مجازاتهایی را برای متخلفان در نظر گرفته است. قانون اساسی بر استقلال قوا تاکید و تصریح دارد و نمایندگان به پایبندی بر این قانون سوگند یاد کردند، از این رو این گونه دخالتها خلاف قانون از سوی متولی آن است.
*تعارض منافع، عامل اصلی دخالت است
اما وضوح دلائل این دخالت، بر کسی پوشیده نیست که باید عیان آن را بیان داشت که بخشی از این دلائل مربوط به وعدههای این نمایندگان مداخلهگر در انتصابات است که به معمولاً وعده پست و مسئولیت را به مسئولان ستاد خود داده بودند و هزینه این وعدهها را میخواستند از محل جایگاههای دولتی، که باید متعلق به شایستگان جامعه باشد، بپردازند.؛ هرچند باید این حقیقت را تصریح کرد که اکثر نمایندگان مجلس مبرای از این تخلفاتند، اما واقعیت این است که بعضی از نمایندگان در این وادی فعالند.
وجه دیگر اهتمام این قلیل نمایندگان در تصاحب پستها و مسئولیتها، ناظر بر مهندسی انتخابات پیش رو است. این تیپ از نمایندگان، مترصدند تا با گماردن و نمک گیرکردن برخی از سمپاتها و هواداران خود در مناصب، بتوانند از ظرفیت این مناصب در انتخابات بعد برای تضمین انتخاب خود استفاده کنند.
این اقدام غلط، منشاء چند پیامد منفی است. ابتدا اینکه دخالت در کار قوه مجریه و خلاف استقلال قواست. بروز تالی فاسد، نتیجه قطعی این دخالت نابجا خواهد بود.
دوم اینکه، نظام شایسته گزینی را بشدت زیر سئوال میبرد و حق مردم در دریافت خدمات برتر را زیر پا قرار میدهد، که نتیجه آن، نارضایی تدریجی جامعه از نظام اسلامی است که تاکنون نیز کشور ضایعات و خسارات فراوانی در این ارتباط متحمل شده است.
نکته سوم، باب شدن این قاعده نامیمون و مسموم در نظام مدیریت و انتخاب روسا و مسئولان است که مبتنی بر داد و ستد و رانتخواری و سرآغاز بسیاری از مفاسد و از جمله "فساد مدیریتی" و "فساد اقتصادی" خواهد شد.
طبیعی است که اگر مسئول اجرایی دخالت یک نماینده در انتصابات را بپذیرد، خود نیز خواهان استفاده از ظرفیت آن نماینده در تامین خواستههای خود، که قطعاً آن نیز در چارچوب کارویژههای تعریف شده برای او نیست، خواهد شد و این نیز، فسادآفرین است، ضمن اینکه حق فرزندان شایسته مردم در این جایگاههای مسئولیتی را تضییع کرده است و در این دنیا و آن دنیا باید پاسخگو باشد.
*تقدیر از نمایندگان وظیفهشناس
آنچه که گفته شد و باید گفته شود، بمعنی عدم لحاظ نقطه نظرات نمایندگان در انتصابات نیست و ملاحظه نظرات آنها از سوی صاحبان انتصابات در چارچوب شایسته گزینی مورد تاکید میباشد. چیزی که باید از آن پرهیز کرد، فشار نماینده در انتصاب مصادیق خاص مورد اصرار نماینده بواسطه ملاحظات غیرارزشی و صلاحیتی است.
تاکید بر مبرا بودن جریان نمایندگان مجلس شورای اسلامی از مقوله "دخالت در انتصابات" است که حق مسئولان قوه مجریه و یکی از موضوعات مهم این روزهای کشور در بسیاری از استانها و شهرستانها و از جمله در مازندران است.
در اینجا باید از نمایندگانی به نیکی یاد کرد که با بازگذاردن دست مسئولان اجرایی در انتصابات، علاوه بر حذف حاشیهها، با نظارت بموقع و ناصحانه خود، شأن و جایگاه مجلس و نمایندگی را مورد صیانت قرار میدهند و کمک شایانی در فرآیند خدمترسانی را متوجه مسئولان و مدیران اجرایی میکنند.
*دخالت در عزل و نصبها خروج از صلاحیت نمایندگی است
قانونگذاری و نظارت دو وظیفه اصلی نماینده مجلس است و ابزارهایی چون استیضاح، تذکر، سوال، تحقیق و تفحص و غیره برای این است که نماینده در حوزه کاری خود به درستی روی ریل نظارت حرکت کند. ورود نماینده به عزل و نصبها به معنای این است که حرکت و ریلگذاری درست نیست. این مسئله در یک بعد دیگر سبب میشود که اعتماد مردم خدشهدار شود، چرا که اینگونه دخالتهای نماینده را در راستای حفظ موقعیت آتی آنان تحلیل میکنند و نه خدمت صادقانه.
*قانون چارهجویی کرده است
برای رفع نگرانیها انتظار این است که شورای محترم نگهبان با رصد دقیق رفتارهای نمایندگان بستر مفاسد احتمالی را از ریشه بخشکاند و این گونه رفتارها را در تعیین صلاحیت مورد لحاظ قرار دهد. بسیاری از صاحبنظران معتقدند که اگر در یک دوره انتخابات دخالت نمایندگان در انتصابات موجب رد صلاحیت آن نماینده شود و این نظارت و اعمال همچنان با جدیت از سوی شورای نگهبان مورد تعقیب قرار گیرد، این نگرانی بتدریج کم خواهد شد.