شنبه 13 آذر 1400-13:29 کد خبر:48388
مارال نژاد آذر
آژیر خطر!
چند روزی است که مسئله بحران آب و خشکی زاینده رود در اصفهان توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است. شهری که روزگاری نه چندان دور با رودی خروشان و پل های روی آن معروف بود، امروز با اعتراض کشاورزان و مردمش از بی آبی به یاد آورده می شود؛ اما چه اتفاقی رخ داد که مردم اصفهان و کشاورزانش امروز به جای کار در مزارع کشاورزی با حضور در بستر خشک زاینده رود صدای خود را به گوش مسئولان می رسانند؟
موضوع بحران آب در استان اصفهان، مسئلهایست که به نظر میرسد طی سالهای گذشته در اثر سوءمدیریت و بی تدبیری و بارگذاری های اشتباه بر رودخانه زاینده رود ایجاد شده و هیچ گاه عزمی جدی برای حل بحران آن در مدیران کشوری و استانی شکل نگرفته و راهکاری اساسی در قبال آن اندیشیده نشده است. مسئله ای که متاسفانه برای بسیاری از استان های دیگر کشور از جمله مازندران نیز صدق می کند.
باید پذیرفت که مازندران دیگر استان پرآب کشور نیست و منابع آبی آن آرام آرام رو به خشکی میرود و صدای پای آب در جویها و چشمهساران شنیده نمیشود.
*جنگ آب مربوط به امروز و دیروز نیست
آب به عنوان یکی از بزرگترین چالشهای عصر حاضر در میان مردم به شمار میآید بهطوری که میتواند در آیندهای نزدیک سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات دنیا باشد اگرچه در گذشته مشکل کمبود آب تنها در مقیاسهای محلی خلاصه میشد اما در سده اخیر با رشد جمعیت و توسعه روزافزون جامعه شهری و نیاز به مصرف آب در بخشهای صنعتی، کشاورزی و خدماتی شاهد مقیاسهای ملی و جهانی نیز هستیم.
با تغییرات جوی و شرایط اقلیمی و به دنبال آن با وقوع خشکسالی طی سالهای اخیر در حال حاضر بحران آب بهعنوان نخستین پدیده بحرانی در سطح جامعه شناخته شد چرا که با افزایش این روند بحران شدید در منابع آبی کشور را شاهد خواهیم بود و به مرور میتواند با جنگ آب، امنیت اجتماعی مردم را با خطر روبرو سازد.
جنگ آب تنها ثمره تغییرات اقلیمی و خشکسالی امروز نیست بلکه این مقوله با حفر چاه، قنات و آبانبارهای مختلف ریشهٔ طولانی در تاریخ دارد و همچنان هم با کاهش بارندگی، آبهای سطحی و آبهای زیرزمینی در آینده نیز جنگ بحران آب ادامه دارد.
شیوههای نادرست مصرف سبب شده تا مایه حیات در مازندران نیز رو به پایان برود و سطح سفرههای زیرزمینی هر روز کاسته شود اما متأسفانه هنوز باور خشکسالی و کم آبی در مازندران درک نشده است. این مسئله از نحوه مدیریت آبهای سطحی در این استان به طور واضحی مشهود است.
*اوضاع اسفبار آب های سطحی در مازندران
یک راهحل ساده برای حل مشکل آب شرب مازندران وجود دارد که همه هم آن را بلدند اما از همان مواردی است که معلوم نیست چرا کسی کاری نمیکند و از صندلی تماشاچی بلند نمیشود. نیاز مازندران به جمعآوری و استفاده بهینه از آبهای سطحی به شدت جدی است. آنچنان که از ۴ و نیم میلیون لیتر سالانه، کمتر از ۱۰% جمعآوری میشوند که این چیزی شبیه به فاجعه است. فاجعه در استانی که جزو سه استان پربارش ایران است.
این هدررفت و اسراف، این سرزمین را نفرین خواهد کرد و کار را به جایی خواهد رساند که طرحی فاجعهبارتر نظیر انتفال آب خزر از دل جنگلهای بکر هیرکانی منطقی جلوه کند. درحالی که مازندران با جمعآوری و هدایت درست ۷۰ درصد آبهای سطحی خود میتواند مشکل آب خود و استانی نظیر سمنان را به صورت کامل حل کند. آنوقت دیگر هوس انتقال آب خزر هم به جان برخی نمیافتد.
اما عجیب اینجا است که همه بر روی این مسئله اتفاق نظر دارند اما کاری برای پیشبرد آن صورت نمی دهند.
درحال حاضر به گفته مدیرعامل شرکت آب منطقهای مازندران ۲۲۹ میلیون متر مکعب آب پشت سدهای استان ذخیره شده که در مقایسه با پارسال ۱۴ درصد کاهش داشته است.
بیشترین کاهش نیز در سد شهید رجایی ساری گزارش شده که نگران کننده است. به عبارتی درحال حاضر ۶۱ میلیون متر مکعب آب پشت سد شهید رجایی ساری ذخیره شده که در مقایسه با پارسال ۳۷ میلیون متر مکعب کمتر است.
درسال جاری بیشترین حجم بارشها در مناظق غربی استان بوده و سد شهید رجایی که نقش مهمی در تامین آب مناطق مرکزی استان دارد از این بارشها کم نصیب شد.
این یعنی زنگ خطر برای اصفهانی شدن اوضاع مازندران نیز به صدا درآمده اما انگار تا وضعیت قرمز نباشد و تجن و تلار یا رود چالوس مانند زاینده رود خشک نشود، کسی حواسش به این قسمت از خاک در حال خشک شدن ایران نخواهد بود.
تبخیر سالانه مقادیر زیادی باران و دریا، ناچیز بودن مقادیر آبهای سطحی مدیریت شده، فرسودگی شبکههای توزیع آب، محدود بودن منابع تأمین آب و غیره سبب شده تا یکی از پرآب ترین استان های کشور روز به روز به خشکی نزدیک تر شود و اگر از حالا تدبیری برای آن اندیشیده نشود، بدون تردید در سال های آتی اوضاع در مازندران به عنوان یکی از تامین کنندگان اصلی مواد غذایی در کشور به همین ترتیب نخواهد ماند./مارال نژاد آذر