تازه ها

چهارشنبه 16 ارديبهشت 1394-4:6 کد خبر:6953

چرا ساری اصفهان نشد؟

واکاوی یک تحلیل اجتماعی:

چرا ساری اصفهان نشد؟


انعکاس شمال -  شعبان وفایی نژاد : یکی از فرمان های امام زمان(عج) به امت اسلام که در شکل دعای توفیق الطاعه بیان شده، انصاف و نیک رفتاری امت است؛ چون اگر بر دولت مردان و کارگزاران و مسئولان نظام است تا عدالت و شفقت پیشه گیرند، بر امت است تا نسبت به دولتمردان و نهادهای مسئولان و همکیشان خود، انصاف و حسن سیرت را در پیش گیرند. این گونه است که نظام قرآنی در جامعه اسلامی نهادینه می شود و امت وسط و برتر و میانه ای شکل می گیرد و می تواند الگوی دیگر جوامع بشری باشد و سعادت را برای خود و دیگران در دنیا و آخرت به ارمغان آورد.در این مقال قصد بر این است پیرامون انتقاداتی که در برخی از رسانه ها به قلم بسیاری از کاربران گرانمایه که منتقد عملکرد شهرداری در دوران مدیریتی مهدی عبوری بوده اند ، مطالبی را از نظر خوانندگان گرانقدر بگذارنم تا شاید به نوعی از عملکرد پرسنل خدّومی که در شهرداری ساری برای توسعه عمران و آبادی این شهر تلاش های شبانه روزی داشته و دارند ، دفاعی منطقی و عقلانی داشته باشم ؛ البته نکته حائز اهمیت در این مقال توجه به این مسئله است که مفهوم انتشار این گزارش به هیچ عنوان رد اعتراضات و انتقادات منتقدین محترم و دلسوزی که دغدغه شان توسعه و رفع نیازهای شهر ساری ارزیابی می شود ، نیست بلکه قصد از نوشتار این مطلب ایجاد فضایی عادلانه تر جهت ارزیابی دقیق تر و موشکافانه عملکرد شهرداری ساری طی سه سال گذشته است و اینک آنسوی اقدامات صورت گرفته را مروری کنیم ؛ در ابتدای امر اجازه بدهید در حوزه عملکرد فرهنگی شهرداری هیچگونه نقدی چه در محور تأئید و چه در دیدگاه اعتراض نداشته باشیم که در این خصوص دیدگاههای زیادی وجود دارد و کالبد شکافی این موضوع خارج از حوصله و موضوع اصلی این بحث است .حال از نگاهی دیگر به چگونگی ارتقاء جایگاه شهر اصفهان در عمران و آبادانی این شهر می نگریم و در این مجال بدون اینکه خدایی ناخواسته قصد توهین و هتک حرمت و وارد ساختن هرگونه اتهام به دیگران را داشته باشیم اصل موضوع را واکاوی کنیم؛ اگر اصفهان نماد پیشرفت و خدمت رسانی در عمران و آبادانی مراکز استان های کشور لقب گرفته ، این دیدگاه حاصل نشد مگر با وحدت ، همدلی و تلاش همه مسئولین در حداقل یکصد سال گذشته بود که بدور از هرگونه حواشی و تنش های سیاسی ، هدف را توسعه و آبادانی این شهر و حتی استان اصفهان قرار داده بودند و تلاش خویش را برای رسیدن به این مهم متمرکز ساختند . اینگونه بود که همه مدیران ملی و استانی اصفهان در خدمت به مرکز این استان از هیچ کوششی دریغ نمی کردند و نمی کنند ؛ حضور حداقل 15 وزیر شاخص و مسئول در هیأت دولت به عنوان عضو افتخاری شورای اسلامی اصفهان طی سی سال گذشته نشان از این رویکرد مثبت و قابل ارزش دارد مسئولین اصفهانی به جای پاگیری همدیگر ، انرژی ها را برای حمایت از توسعه و پیشرفت شهر اصفهان به کار می بنندند  و مسئولین این شهر تغییر و تحولات مثبت در شهر اصفهان را به عنوان نماد پیشرفت همه استان می پندارند . استان اصفهان همواره در طول تاریخ نشان داده استانی رجال پرور و مدیر ساز است اما متأسفانه ما در استان مازندران همواره رجال کش و به دنبال نابودی مدیران فعال در عرصه های کشوری هستیم که این مشکل در کاهش محسوس پیشرفت مازندران در حوزه هایی که همواره سوژه فریاد مردم این استان ( کشاورزی – دامداری – صنایع تبدیلی – اشتغال – مشکلات اجتماعی  و ...) بوده ، پرواضح لمس می شود . برای یافتن علت این سوء مدیریتی می توانیم از دریچه تلاش مدیران برای حذف یکدیگر وارد موضوع شویم ؛ طی 35 سال گذشته 70 بار جلسات هیأت دولت در اصفهان برگزار شد و از ابتدای انقلاب تا به امروز حدود 65 وزیر اصفهانی در کابینه های مختلف دولت فعالیت کرده اند . شما رجال سیاسی که برای تأمین اهداف خود از هر ابزاری برای رسیدن به آن استفاده می کنید ، آیا می دانید 15 سال معاونت عمرانی وزارت کشور در تسخیر مدیران اصفهانی بوده است ؟ حال سهم مازندرانی ها و بالاخص ساروی ها در هیأت دولت طی بیش از 30 سال گذشته چه تعداد بوده و چرا شاهد این روند بوده ایم ؟ آیا می توانیم این موضوع را به غیر از جدال سیاسی و تنش های بی نتیجه مدیران استانمان و مرکز استان در بابی دیگر مورد بررسی قرار دهیم ؟

امید می رود همه جناح ها که انشالله همه موارد اعلام شده را بر حسب دلسوزی برای شهرشان مطرح می سازند و اهداف تخریب گرایانه در قاموسان نمی گنجد ، در بحث تحولات عمران و آبادانی مرکز استان از دریچه ای دیگر به موضوع بنگرند و به جای به دست گرفتن چماق سرکوبی ، دست در دست یکدیگر مسیر توسعه و خدمت ساری را هموار سازند ، نیک می دانیم که شهر و شهرستان ساری سالیان سال است که از فقر محرومیت ها و مظلومیت هایی  که پشت سرسبزی و دریای خزر پنهان مانده ، رنج می برد و شاید اکنون که عصر تکنولوژی و ارتباطات را سپری می کنیم باید فرصت را برای ساختن شهری که در شأن مردم – نام مرکز استان و جایگاه رفیع ساری که از دیرباز مهد رجالی برجسته و در تاریخ زبانزد بوده ، غنیمت شماریم؛ البته مفهوم بیان از دلنوشته صاحب قلم نهی انتقادات و اعتراضات و سرکوب ساختن آنها نیست ، اما انتظار می رود همه دلسوزان به شهر ساری دیدگاههای خویش را بر اساس شناساندن نقاط ضعف و قوت برای ترمیم و استمرار روند رو به رشد شهر ساری مطرح و سعی برآن داشته باشند سهم خویش را ( شهروندی ) در توسعه مرکز استان به شایستگی ایفا کنند . نیاز امروز شهر ساری ایجاد بستری برای همدلی و هم افزایی مسئولین جهت خدمت رسانی شایسته و در خور شأن مردم این شهر است و در سوی مقابل نقدها را نباید به عنوان عقده گشایی تفسیر و تحلیل کنیم . انشالله شهر ساری با رویکردی تعاملی به جایگاه واقعی اش دست پیدا کند.

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :