به گزارش انعکاس شمال به نقل از گروه رسانه ای دسترنج، ژولیوس سزار اولین روزنامه های خبری را كه" اکتاسناتوس "نام داشت دو هزار سال قبل به صورت دست نویس منتشر کرد و امروز با گذشت اين مدت طولاني، روزگار،روزگار دیگری است! تا دیروز ما مثل ژولیوس سزار بودیم!خودمان بودیم و خودمان و مسئولیت یک تحلیل خبری با خود! هرکسی نمی توانست خود را منبع یک خبر و تحلیل بداند! با پیشرفت تکنولوژی اصول و ابزار روزنامه نگاری و انعکاس اخبار و اطلاعات هم دستخوش تغییرات شد!

تغییراتی که یک روزنامه نگار را که روزی ابزار کارش قلم و ذهن خلاق و تحلیل گرش بوده و هست را به هزاران اشخاص با ابزاری چون گوشی های هوشمند و نیت سهم خواهانه و... مبدل کرده است!برای جذب مخاطب کارهایی کردند و انجام می دهند کارستان!و باید اعتراف کرد که همین بداخلاقی های افراد به ظاهر تحلیل گر خبری، امروز چهره جامعه خبری را در بین بسیاری از مسئولین سیاه کرده است و متاسفانه خشک و تر با هم می سوزد!

قرار نیست در این مطلب تنها به اصول حرفه اي یک خبرنگار و یا منبع موثق از یک تحلیل و یا خبر صحبت کنیم!

به نظر می رسد خیلی چیزها سر جای خود نیست و تا وقتی که یک کارشناس مسائل اقتصادی،اجتماعی و یا مذهبی خود را ژورنالیسم بداند و با اعتماد به نفسی بالا گزارش تحلیلی از مسائلی مانند سلامت و پزشکی که در آن اطلاعات جامعی ندارد( فاقد سواد رسانه ای است) انعکاس دهد،آن هم با رسانه ای فاقد مجوز، این قصه پر غصه ادامه خواهد داشت! اما مطلبی که بیشتر به رسانه ضربه می زند حاشیه هایی است که توسط همین همکاران اجباری و تحمیلی رقم می خورد! حاشیه هایی از رنگ و بوی سهم خواهی!سهم خواهی به قیمت بر هم ریختن آرامش مردمی که این روزها دلشان برای آرامش تنگ شده و دغدغه ویروس کرونا،این مهمان ناخوانده امانشان را بریده!

کانال مجازی گروه رسانه ای دسترنج مطلبی در جواب بداخلاقی های این روزهای برخی دوستان که به قلم فاطمه سیفی نگارش شده بود، را اشتباها با نام حسین خانی منتشر کرد که ایشان طی تماسی اعلام کردند مطلب فوق را از سایت انعکاس شمال کپی و برای ادمین دسترنج فرستاده اند .

ما نیز از این اشتباه رخ داده عذرخواه هستیم اما نکته قابل تامل این است که آیا واقعا این اشتباه اینقدر فاحش بوده که برخی دوستان با بکار بردن ادبیاتی فارغ از منش اخلاق رسانه ای از این اشتباه غیر عمد نهایت سوء استفاده را بردند و شروع به تخریب نویسنده این مطلب کردند؟!قطعا مردم عزیز آگاه و روشن هستند و هیچگاه با این سفسطه گری ها از اصل و پیام این یادداشت تحلیلی غافل نخواهند شد!

امیدوارم استاندار محترم كه خود هموراره يكي از افتخاراتش را عضويت در خانه مطبوعات استان و رسانه اي بودنش اعلام مي كند و مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولي اصلي فرهنگ و رسانه مازندران با تدابیر خود فکری به حال زار این نوع روزهای رسانه نماهاي مازندران کنند!چرا كه اينان همواره قلاب بي اعتمادي خود را آماده نگاه داشته اند تا در حساس ترين دقايق و لحظات ، امنيت و آرامش جامعه را بر هم بريزند. آرامشي كه با فدا شدن خون شهداي زيادي در عرصه سلامت سرپا مانده است.

تقاضاي رسانه ها ورود حضرتعالي و مدير كل ارشاد براي ريشه كن كردن اين بداخلاقي هاست.

خدايا چنان كن سرانجام/تو خوشنود باشي و ما رستگار