تازه ها

دوشنبه 27 دی 1395-9:32 کد خبر:24603

دکتر یونسی معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران در گفتگویی متفاوت :

ادب و هنر روح نا آرام هر انسانی را آرام می کند

اختصاصی-انعکاس شمال - نگاهش به شعر و شاعری و الهاماتی که هنرمند از محیط پیرامون می گیرد و نیز احترام و ارادت و اعتمادش به توانمندی هنرمندان استان در تمام ...


دیدارنوشت:

درست در سومین روز از عزای عمومی اعلام شده توسط هیات دولت در پی درگذشت آیت اله هاشمی رفسنجانی میهمان ما بود.با پیراهنی مشکی به نشانه ی عزادار بودن و با لحنی محزون که تا پایان گفتگو با خود داشت.اگر هم گاهی تبسمی کرد به احترام ما بود و موضوعی که برای گفتگو برایش در نظر گرفته بودیم.نمی خواستیم از سیاست و لایه های تو در تویش یا انتخابات و هر آنچه به سیاست و امنیت استان ارتباط دارد با او گفتگو کنیم.

دکتر یونسی معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران به اعتراف عموم فرهیختگان از واژگان و عباراتی خاص در سخنرانی هایش بهره می برد و بویژه در بین اصحاب فرهنگ و هنر از اعتبار و احترام قابل توجهی برخوردار است.او خود یک شاعر است.از نمایش،سینما و هنرهای دیگر نه آنکه در حد کاملا تخصصی بلکه به میزان قابل قبولی حرف برای گفتن دارد.به همین خاطر وسوسه ی گفتگویی که بیشتر یک نیمه بیوگرافی باشد و از حال و هوای دوران دور و نزدیک و خاطراتش از کودکی گرفته تا ازدواج و اینکه چطور به دام شعر و شاعری افتاد خبردهد،رهایمان نمی کرد.

این بود که قدم در این راه گذاشتیم و عجیب نبود وقتی شنیدیم عشق به تحصیل و دانش در خانواده ی روستایی و کشاورز آقای دکتر یونسی به توصیه ی پدر مرحوم شان جدی گرفته و نهادینه شد.دکتر یونسی آنجا که از شوکت و بزرگواری و شور و عشق به مادرش سخن گفت نفس هایش تازه شد و می شد به موازات آن توصیف ها ،در چهره اش برق خاطرات دور و درازش را دید.تو گویی دلش خیلی برای آن روزهای زندگی اش تنگ شده است.

نگاهش به شعر و شاعری و الهاماتی که هنرمند از محیط پیرامون می گیرد و نیز احترام و ارادت و اعتمادش به توانمندی هنرمندان استان در تمام رشته ها نه یک شعار صرف مدیریتی که برخاسته از اطلاعات خوبی بود که در این زمینه داشت.وقتی بدرقه اش می کردیم به رسم عادت مالوف خواستیم به اوضاع فرهنگ و هنر استان و نحوه ی مدیریت های فرهنگی توجه و اهتمام بیشتری نشان دهد و گفتیم مطلع شدن از شکل گیری جریانات و استحضار ازاخبار آخرین رویکردها و افتخارات فرهنگی اصحاب فرهنگ و پدیدآورندگان هنر و نیز رصد مستمر و سیستماتیک عملکرد مدیران فرهنگی و نحوه ی صرف بودجه های تخصیصی از سوی بزرگانی مانند ایشان و همکارانش در عالی ترین نهاد اجرایی استان، نقش ارزنده ای در ایجاد آرامش و ثبات در تمام لایه های توسعه ی فرهنگی دارد.

هارش خبر همچنین حضور و تشریف فرمایی آقای طوسی مدیرکل محترم اجتماعی استانداری مازندران را به همراه آقای دکتر در دفتر نشریه را به فال نیک می گیرد و امیدواریم ایشان نیز فرصت گفتگویی مفصل پیرامون آخرین رخدادهای اجتماعی در استان در اختیارمان بگذارد.

در خاتمه از تلاش شایسته ی آقای جوادی فر مسئول محترم دفتر آقای دکتر یونسی که امکان تعیین وقت ملاقات را برایمان فراهم کرد سپاسگزاری می شود.


 

هارش خبر:ضمن خوش آمدگویی و خیر مقدم به حضور جنابعالی و همراهان ،با توجه مصادف شدن زمان این گفتگو با درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی چنانچه در خصوص این ضایعه ی دردناک مواضع و اظهاراتی دارید آن را بیان بفرمایید

دکتر یونسی: به نوبه ی خودم رحلت آقای هاشمی رابه عموم ملت شریف ،مسئولین نظام ورهبرمعظم انقلاب تسلیت عرض می کنم .ایشان واقعا و همواره یک شخصیت معتدل در تمام فراز و نشیب ها بود ودر کنار معمار کبیر انقلاب حضوری پررنگ داشت و برای پیروزی ، تثبیت و گسترش انقلاب از همه چیز خودش گذشت.انواع مسئولیت ها با گوناگونی شرح وظایف در مقاطع مختلف از آغاز پیروزی انقلاب تا این لحظه به طور مستقیم از سوی معمار انقلاب و مقام معظم رهبری بر دوش ایشان بود و دیدیم که تا آخرین لحظه و آخرین روز حیات این کوشش و تلاش را پایانی نبود.اینکه یک فرد در سن 82 سالگی قادر به برگزاری آن همه جلسات رسمی و غیر رسمی و دیدارهای متفاوت با اقشار مردمی باشد امری تقریبا نادر است واین هم از امتیازات آیت الله هاشمی بود که خستگی در قاموس کاری ایشان نبود.انصافا این ضایعه جامعه را در بهت فرو برد چرا که این شخصیت بسیارباهوش و فرزانه در برابر پرسش هایی که به ویژه از سوی جوانان از وی پرسیده می شد، به روز ومطابق شرایط موجود پاسخ می گفت.به راستی ایشان یکی از عقلای ارشدو ارزشمند انقلاب ما بود و در برابر رخدادهای پیش رویش ،علی رغم تنهایی ها ، دست از حق طلبی برنداشت و همگان دیدند مراسم تشییع ایشان به یک نمایش سراسری و بلافصل از همبستگی نظام و مردم شریف تبدیل شد وچشم جهانیان را خیره کرد.

هارش خبر: پیام مقام معظم رهبری که در نوع خود زیبا و عمیق ترین پیام های تسلیت در دوران زعامت ایشون هست در مقطعی به ناگسسته بودن حلقه ی صمیمیت بین شان اشاره می کند .

دکتر یونسی: البته به تعبیر مقام معظم رهبری در تمام این دوران ،خناثان دنبال این بودند که رشته دوستی شان را از هم باز کنند ولی به هر ترتیب ایشان قویا تاکید می کنند که هرگز از ارادت آقای هاشمی به ما کاسته نشدو این پیام خوبی برای آن دسته افرادی است که فکری جز این داشتند یا دست کم آرزو داشتند چنین اتفاقی بیفتد.

هارش خبر: آقای دکتر اگر ممکن است کمی از خودتان و محل تولد و اوضاع خانواده و گذشته تان برای خوانندگان ما توضیح دهید.

دکتر یونسی: من متولد رستم کلا هستم تقریبا مدرسه ابتدایی و دبیرستان را در رستم کلا خواندم. پدرم خیلی دوست داشت ما برادرها دانشگاهی باشیم. پدر و مادرم بی سواد و کشاورز بودند و عاشق کارشان بودند ولی آرزوی شان ادامه تحصیل و ما بود برای همین وقتی به کلاس نهم رسیدم، من را بردند تهران به دبیرستان دارالفنون که یکی از معدود مراکز عالی تعلیم وتربیت وقت بود وخیلی ها آرزو داشتند به آنجا بروند.پدرم خیلی به زحمت افتاد و مرا از طریق آشنایانی که داشتیم در تهران مستقر کرد.خب!من بچه بودم و طبیعی بود که خیلی دلم برای پدر و مادرم تنگ شود.تمام شب هایی که آنجا بودم خیلی بی قراری می کردم. شاید اگر چند سال دیگر بود این طور منفعل نبودم.اما دوری از خانواده چیزی نبود که در آن مقطع بتوانم تحملش کنم . به همین خاطر دوباره برگشتم به  رستم کلا وهمانجا دیپلم خود را گرفتم ودر رشته ی تربیت معلم قبول شدم و بعد ازپیروزی انقلاب دبیر آموزش و پرورش شدم .

هارش خبر: آقای دکتر خانواده ی شما به رسم مردم آن زمان پرجمعیت بود یا خیر؟

دکتریونسی: چندان هم زیاد نبودیم. ما به همراه پدر و مادرمان یک خانواده شش نفره بودیم که البته پسر بزرگ، من بودم.

هارش خبر: آنها در حال حاضر چه می کنند؟به نصیحت پدر در خصوص تحصیل مانند جنابعالی عمل کردند؟

دکتر یونسی: بلکه بهتر از من ! یکی از برادرانم ، آقای مهدی فوق تخصص کلیه است که در زمان دولت اصلاحات، رئیس دانشگاه بود . آقای محمد تقی برادر دیگرم دکترای ادبیات داردکه عضویت در هیئت علمی دانشگاه گیلان را در کارنامه اش دارد.

هارش خبر: خب پس جنابعالی به عنوان فرزند ارشد زحمات زیادی را متحمل شدید؟

دکتر یونسی : فرزند ارشد شدن در گذشته و در آن سال ها که انصافا برادر و خواهرها خیلی بیشتر از حالا به هم توجه می کردند و مراقب هم بودند، مسئولیت سنگینی به همراه داشت. پدرم متاسفانه کمی قبل از انقلاب به طور ناگهانی فوت کرد.سنی هم نداشت.قدیم ها مردم وقتی پدر کسی از دنیا می رفت چشم شان به این بود ببینند آیا پسر ارشد یا فرزند بزرگتر مراقب سایر اعضای خانواده هست یا خیر. البته چون مادرم زنی با همت و بزرگوار بود، معرفت به خرج داد وپس از فوت پدر ازدواج نکرد و برای ما هم پدر شد و هم مادر. او اصطلاحا ما را به دندان گرفت و بزرگ کرد. مادرم به راستی یک فرشته بود. زنی صالحه ، مومن و یک مسلمان کاملا سنتی و مقید به احکام بود که در زمان شاه هم نمازش را به وقت می خواند.

هارش خبر: آقای دکتر خرج زندگی چگونه تامین می شد؟آیا شما هم کارگری می کردید؟

دکتر یونسی: وضع مالی ما زیاد خوب نبود.اما درک می کردیم که باید از تمام توان خود بهره مند شویم. یک کوره ی آجرپزی بود که من و برادرها می رفتیم به آنجا و در شیفت های مختلف کار می کردیم و آجر می زدیم. بعضی تابستان ها هم خودمان را سرگرم کاسبی و فروشندگی در بازار می کردیم .خیلی های دیگر هم مانند ما بودند.آن زمان کار کردن در بسیاری از خانواده ها به ویژه در قشر مستضعفان نهادینه بود.ما به کار وتلاش باور داشتیم.وقتی امروز جوانانی را می بینم که در اوج نعمت هستند و قدر این لحظات را نمی دانند و به فکر پس انداز یا آینده ی خود نیستند تعجب می کنم و از خود می پرسم اگر آنها در شرایطی مثل آن روزهای ما و هم نسلان ما قرار می گرفتند آیا قادر به پیروزی در مخاطرات زندگی بودند؟

هارش خبر:  آقای دکتر این یک عادت مالوف و دیرین است که همگی در دوران کودکی آرزو می کنند که کاره ای بشوند.وقتی در گذشته از شما می پرسیدند می خواهید چکاره شوید چه پاسخی می دادید؟جداً آقای دکتر شما دوست داشتید چه کاره شوید؟

دکتر یونسی: پدرم هر چند خودش بی سواد بود ولی در حوزه تحصیل خیلی دور اندیشانه برخورد می کرد و می گفت برای رشدو تعالی انسان ، تحصیل و کسب دانش از ضروریات می باشد.برای همین برای ما به کمتر از دکتر و مهندس شدن قانع نبود. من خودم خیلی دوست داشتم معلم بشوم و بعد از قبول شدن دررشته ی تربیت معلم توانستم معلم بشوم و به آرزوی دوران کودکی ام رسیدم.

هارش خبر: آقای دکتر در دوران انقلاب جنابعالی چه می کردید؟از آن روزها و آن حماسه های با شکوه چه چیزهایی به یاد دارید؟شما در کجای انقلاب ایستاده بودید؟

دکتر یونسی: من هم مانند بسیاری از هموطنانم به خصوص همشهریانم  در جریان انقلاب تلاش کردیم تا وظیفه ام را به انجام برسانم. آن وقت ها برای گرفتن آخرین اعلامیه ها و مواضع حضرت امام به ساری می آمدیم. یک جایی بود در خیابان فرهنگ که این اعلامیه ها را در شرایطی کاملا مخفیانه به ما می رساند و ما هم می بردیم آن را در محله های مختلف پخش می کردیم.

هارش خبر: چه شد که وارد کار در محیط های امنیتی و حفاظتی شدید؟

دکتر یونسی: انقلاب که پیروز شدبا آمدن شهید رجایی به وزارت آموزش و پرورش و شروع تحولات انسانی و علمی در سیستم آموزشی یک نفر آمد به  منزل ما و یک  نامه ی حکم مانند به من نشان دادو گفت که از این تاریخ  شما عضو ستاد بررسی سوابق نیروی انسانی در آموزش و پرورش هستید. ما آمدیم و یک تیم حرفه ای در مرکز تشکیل دادیم .شرق مازندران آن موقع گلستان بود لذا یک تیم هم در گرگان مستقر کردیم و کارمان را شروع کردیم.

هارش خبر: در زمان جنگ تحمیلی چه می کردید؟ آیا آقای دکتر یونسی در زمان جنگ در جبهه ها حضور مستقیم داشت یا خیر؟

دکتر یونسی: بله . دی ماه 59 بودکه به جبهه رفتم.در همان فصل های آغازین . منتهی بعدش سپاه آمد دنبال ما و گفت باید به آنجا بیایی چون کار زیاد است.اوایل سال 60بودکه به سپاه رفتم.تقریبا در همان زمانی که تازه سپاه داشت خودش را ورزیده می کرد. یک مدتی در چالوس بودم و بعد آمدم به واحد اطلاعات سپاه و بعد به شرق مازندران رفتم و معاون اطلاعات شرق استان شدم وبالاخره این که مدتی را هم در بخش های مختلف امنیتی درکرمانشاه و کردستان بودم.

هارش خبر: آقای دکتر جامعه به ویژه فرهیختگان و اهالی فرهنگ و هنر به سخنرانی های شما در مناسبت های مختلف به دقت توجه می کنند و به قولی از دل سخنان شما چیزهایی گیرشان می آید.ضمن این که شما شاعر هم هستید و از این منظریک پدیدآورنده ی هنری هم محسوب می شوید.برایمان بگویید زمینه های علاقمندی به شعر و شاعری چگونه در شما به وجود آمد؟

دکتریونسی:  بچه که بودم پدرم وقتی هنوز به مدرسه نرفته بودم من را فرستاده به مکتب خانه تا - عم جزء - بخوانم و به همین خاطراز کودکی سوره های کوچک قرآن را حفظ شده بودم .فی الواقع حفظی جات خوبی داشتم.بعدا در ماه های محرم الحرام و صفرالاحزان،درعزاداری ها شال سبزی گردنم می انداختند ونقش یکی ازدو طفلان مسلم را بر عهده ام می گذاشتند. ضمن اینکه عمه و شوهر عمه ای داشتم که به شدت مذهبی بودند  و شب ها که خانه شان می رفتم همیشه در دعای کمیل و دعای توسل و قرآن شرکت می کردم و در واقع با این چیزها مانوس بودیم وزمینه های علاقمندی به  شعربه ویژه شعرهای مذهبی از همان جا در من ایجاد شد.اتفاقا اولین شعری که سرودم در خصوص دو طفلان مسلم و یتیم شدنشان بود.توضیح دادم که چطور پدرشان که نماینده ی آقا امام حسین(ع) بود را شهید کردندو کوفی ها چه خیانت ها که نکردند. تقریبا 15 بیتی بود.من این اشعار را در مراسم با سوز و شور خاصی می خواندم.مردم هم خیلی خوششان می آمد وبه ویژه در روز عاشورا صله ی زیادی به من می دادند .

هارش خبر: خب این که خیلی خوب بود آقای دکتر..

دکتر یونسی: (می خندد) :نه بابا. بعدا که به تکیه و محل استقرارمان بر می گشتیم، متولی تمام پول ها را از ما می گرفت وبعد کمی یا درصد ناچیزی از آن را به ما می داد(می خندد) و می گفت انگار شما ها خیلی خوب می خوانید. امسال پول زیادی جمع شده است و به ما وعده می داد دستمزدمان را سال بعد بیشتر می کند.

هارش خبر: خب آقای دکترحالا برای ما بفرمایید چه شد که ازدواج کردید؟چگونه با همسرتان آشنا شدید؟

دکتریونسی:  پدرم خیلی دوست داشت وقتی در قید حیات است من متاهل بشوم. وقتی کلاس 11 بودم اصرار و جدیتش بیشتر شد.بزرگترها می دانند.آن زمان مخالفت با خواسته های پدردر انظار و افکار عمومی وجهه ی خوبی نداشت و از آن طرف هم خودم خیلی خجالت می کشیدم.به هر ترتیب پدرم خودش فکر همه جا را کرده بود.روزی به من گفت خانواده ی خوب و پاکدامن و مومنی می شناسم که باید تو را به آنها معرفی کنم. بعد از دیدار و معرفی از من پرسید نظرت چیست؟ گفتم نظرمن نظر شماست .هر چند خودم هم دیگر بسیار مشتاق به ازدواج با همسرم شده بودم. بگذارید نکته ی مهمی را همینجا به شما بگویم.آن روزها درصد بیشتری از وصلت ها به همین صورت و به واسطه ی معرفی دیگران صورت می گرفت.بیشترش هم خوب در میآمد.طلاق ها کمتر بود.آسیب ها کمتر بود.صبر و حوصله  و استقامت بر مشکلات بیشتر بود.در واقع عشق در حین زندگی پررنگ تر می شد.هر چند الان به همسرم میگویم  باید با عشق انتخاب کردن و عاشق بودن را به فرزندان خود یاد بدهیم.

هارش خبر: الان از ازدواج و انتخاب همسر خود راضی هستید؟

دکتریونسی: صد در صد راضی هستم.خدایی اش همسر آدم های دائم السفر و دائم الکار بودن کار دشواری است.من دائما این طرف و آن طرف بودم.در مشاغل ومکان های حساس و پرمخاطره خدمت می کردم و تنها یک همسرصبور ،با ایمان و مقاوم می تواند این جور دوری و هجران ها را تحمل کند. از این فرصت استفاده می کنم و یک بار دیگر از تمام همراهی وهمیاری های این شریک والای زندگی ام تشکر می کنم.

هارش خبر: آقای دکتر ترانه ای هم در وصف همسرتان سروده اید؟ ترانه ای که در آن از عشق خود به او بگویید؟

دکتریونسی: بله.سروده ام.

هارش خبر: می شود برای ما بخوانید؟

دکتریونسی: نه دیگر(می خندد) .اختصاصی برای ایشان است.ترانه ی در وصف معشوق را همان بهترکه عاشق ومعشوق خود بدانند.

هارش خبر:  از شعرای قدیم به شعر چه کسانی بیشتر علاقمندید؟از کدامشان بیشتر خواندید؟

دکتر یونسی: من به شعرای فاخرعصر دیروز این سرزمین مثل حافظ و سعدی و خیام و به ویژه نظامی گنجوی و مولوی به شدت علاقه دارم و از دیرباز تا به امروز هر گاه فرصت کردم این اشعار را دوباره خوانی می کنم. من حتی تفسیر اشعار حافظ را که علامه طباطبایی در 12 جلد تهیه کردند ،چندین بار خواندم.مگر می شود اهل شعر باشید و مثنوی و گلستان و بوستان و خمسه نظامی را نخوانده باشید.

هارش خبر: از شعرای معاصرشعر چه کسانی را بیشترمی پسندید؟

دکتریونسی: من هم مانند خیلی از هم نسلانم در معرض اشعار فروغ ، سپهری، نیما یوشیج،سیمین بهبهانی قرار گرفتم. و همچنین از معاصرترها شعرهای سلمان هراتی،امیری فیروزکوهی، قیصر امین پور وعلیرضا قزوه و...را خواندم و دوستشان دارم.

هارش خبر: شما جزو کدام دسته از شاعران هستید؟آیا می گذارید واژه ها و ابیات در شما بجوشد و بعد بروز یابد یا کوشش می کنید تا مفهومی را به شعر تبدیل کنید؟

دکتر یونسی: البته بی تعارف من خودم را هنوز یک شاعر نمی دانم اما معتقد به جوشش ناگهانی و سپس تنظیم دقیق شعر هستم.گاهی اگر ده روز روی موضوعی تمرکز کنید نمی توانید حتی یک بیت بسرایید اما گاهی می شود نیمه های شب یا در هر لحظه از زمان، دهها بیت آنی و معقولانه سرود.شعر از روح شاعر می جوشد و معمولا ناگهانی می آید. حتی کسانی هستند که ماهها بلکه سالها نمی توانند شعر بگویند چون زایش شعر در وجود شاعر از محیط پیرامون و رازهای درون الهام می گیرد.به شخصه زمانی که شعرم تمام میشود احساس آرامش و سبکی می کنم.اعتقاد شخصی خودم است و نمی دانم چقدر درست است که  شعر شعبه ای از هنراست و آنجایی که کلام در توصیف یک حقیقتی باز می ماند و زبان قدرت توصیف آن را ندارد، این هنر تجلی پیدا می کند.در سایرهنرها مانند نمایش، سینما و هنرهای تجسمی هم همین است اما شعر هنری انفرادی است که فقط و فقط روح شخص شاعر را تا لحظه ی خلق شدنش در اختیار می گیرد. در سرودن شعر خیلی از عوامل نقش دارند. برجسته ترین عامل یکی روح و باطن شعر است.

هارش خبر: آیا اهل گعده های ادبی و شعرخوانی در محفل و حلقه ی دوستان هستید یا خیر؟

دکتر یونسی : راستش قدیم ترها بیشتر بود.این سالها از این نعمت آرامش بخش محرومم.گاهی دلم می خواهد چند روز کامل فقط در محافل ادبی و هنری باشم و به دور از سیاست و انتخابات در میان اهل ادب و هنر باشم.آدم با این ها که باشد پیر نمی شود.ادب و هنر روح نا آرام هر انسانی را آرام می کند.منتهی برای اینکه از صنعت و فن شعر چندان عقب نمانم ،بعضی از اشعار خودم را به دوستان میدهم که بخوانند و اشکالاتش را به من بگویند.هر وقت هم که فرصتی می شود با دوستان شاعر بنشینم از آنها می خواهم تازه ترین شعرشان را برایم بخوانند و از این لحظات بسیار لذت می برم.فکر کنم بعد از بازنشستگی حضور در محافل ادبی در اولویت کاری ام قرار بگیرد.

هارش خبر: آقای دکتر هر چند لازم است در فرصتی مناسب وضعیت فرهنگ وهنر مازندران را در دوسال اخیربه ویژه عملکرد مدیران فرهنگی استان را در مصاحبه ای مفصل با حضورجنابعالی بررسی کنیم.اما خوشحال می شویم در خصوص فعالیت های هنرمندان مازندران به طور اجمالی نظرات خود رااعلام بفرمائید.

دکتر یونسی: با اطمینان کامل عرض می کنم که ارزیابی های ما به تمامی از توانمندی ذاتی هنرمندان ما در عرصه های مختلف تولید خبر می دهد.هر چند اعتقاد داریم هنوز ظرفیت های پیشتیبانی ساختاری و اداری دستگاهها در شان ظرفیت های این عزیزان نیست.هنرمندان و ادیبان مازندرانی همواره جزو بهترین های کشور هستند و ما به وجودشان افتخار می کنیم.

هارش خبر: آیا پیش می آید که هنرمندان بیایند و در خصوص مشکلات شان نزد جنابعالی درد دل کنند یا انتقاداتی نسبت به مدیریت های فرهنگی نزدتان داشته باشند و جنابعالی چه راهکارهایی برای رساندن پیام ها و انتقادات از مدیریت های فرهنگی در نظر گرفته یا می گیرید؟

دکتر یونسی: به طور حتم ما در تمام فصول سال در جریان آخرین رویدادها و رخدادهای فرهنگی هستیم و همراه با زیر مجموعه ی توانمندمان به ویژه در حوزه ی مدیر کل اجتماعی عملکرد مدیران و هنرمندان را به عنوان عالی ترین نهاد دولتی در استان به طور جدی رصد می کنیم.عزیزانی هم می آیند و گله مندی هایی دارند یا گاهی در تایید عملکرد مدیران حرف هایی می زنند که ما به دقت آنها را بررسی می کنیم و اگر نقصانی در هر گوشه از کار باشد آنرا تذکر می دهیم و بدیهی است چنانچه انتقاد از عملکرد هر مدیری خواه در حوزه ی فرهنگی یا هر اداره کل دیگری شدت یابد آن را به طور جدی تر مورد ارزیابی قرار می دهیم و نتایج این بررسی ها را به مراجع ذیصلاح منعکس می کنیم چون بر این عقیده ایم که از میان بردن ضعف در استان به توسعه ی عمومی در کشور می انجامد.

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :