جمعه 20 شهريور 1394-22:7 کد خبر:14500
فروش کُلیه ، واقعیت تلخ اجتماعی در ساری
انعکاس شمال:جامعه ما شاهد معضلاتی است که با وجود اینکه بارها تکرار و موشکافی شده اند، برای آن ها افسوس خورده شده، اما هنوز هم به قوت خود باقی مانده و به نظر غم انگیز و غیر قابل جلوگیری هستند. مسایلی مانند کودکان کار، قتل های ناموسی، زنان بدسرپرست، خودفروشی و حراج گذاشتن تکه ای از جان.... در این میان از بین تمام اعضای بدن، اگر اهدای عضو از طریق مرگ مغزی را در نظر نگیریم، "کلیه" سپر بلای همه اعضا شده و در ابتدای لیست حراج قرار می گیرد. اما در واقع باید گفت کلیهفروشی جزو معضلات اجتماعی جدی در کشور است که سالها قشر فقیر جامعه را وسوسه کرده تا برای جبران بخشی از هزینههای جاری زندگی، یکی از حیاتیترین اعضای وجودشان را در بازار به فروش برسانند. شایان ذکر است بر اساس آمار سالانه به طور متوسط دو هزار پیوند کلیه در ایران انجام میشود که ۲۰ درصد آن از افراد دچار مرگ مغزی تامین و بقیه پیوندها از طریق فروش کلیه انجام میگیرد. به طور دقیقتر، آمار رسمی در ایران نشان میدهد سالانه نزدیک به دو هزار و 300 مورد پیوند کلیه انجام میشود که از این تعداد تنها 595 مورد، از طریق بیماران مرگ مغزی انجام میشود. همچنین، بر اساس نظر متخصصان حوزه رشد بیماریهای کلیوی در کشور، 15 تا 20 درصد رشد را نسبت به سالهای گذشته نشان میدهد و همین موضوع انگیزه اهداکنندگان و فروشندگان کلیه را که بر اساس اظهارات انجمن بیماران کلیوی اغلب افراد 25 و 26 ساله هستند مشخص میکند. این روزها در معابر عمومی شهر ساری شاهد نصب تراکت آگهی فروش کلیه آنهم با ذکر تلفن و مشخصات خونی فروشنده کلیه هستیم ! براستی اگر یک توریست خارجی یا یکی از مسافران و مهمانان از استان مازندران و شهرستان ساری عبور و چنین تراکتی را ملاحظه کنند یا خدایی ناخواسته گزارش یا از چنین تبلیغاتی عکسبرداری کنند چه تصوری از شهرستان ساری در ذهن سایر مهمانان و یا سایر کشورهای جهان خلق می شود ؟
نگارنده در تأئید و یا رد واقعیت ها در نصب این آگهی اظهار نظر نمی کند اما قطعاً چنین آگهی هایی تأسف بار که اینگونه نماد کامل وضعیت اقتصادی برخی از همشهریان ساروی را نشان می دهد باید مسئولین به خود بیایند و واقعیت های جامعه را درک کنند ایکاش نماینده ای که با میلیاردها تومان اعتبار مالی به دنبال تیم بازی و تیمسازی در لیگ ها است با درصدی از این اعتبارات به داد مردمی برسد که برای تأمین نیازهای مالی خود بالاجبار اعضای بدنشان را به فروش می رسانند اما اگر برخی از افراد مسئله دار به دنبال تخریب جایگاه اقتصاد مردم و سیاه نمایی وضعیت اقتصادی آنها هستند باید با عوامل توزیع کننده اینگونه آگهی ها نیز با آنها برخورد شود .
نگارنده خاطر نشان می سازد بررسی حقوقی فروش کلیه ایران تنها کشور جهان است که خرید و فروش اعضای بدن در آن قانونی است. آنطور که از شواهد پیداست در دو کشور فیلیپین و هند چنین معاملهای تا مدتها قانونی بوده است اما بعدها مورد انتقاد قرار گرفته و غیرقانونی شده است.مهمترین استدلال کسانی که میگویند تجارت عضو باید غیرقانونی شود این است که این موضوع در حیطه قاچاق انسان جای میگیرد. در عین حال ملاحظات پزشکی و اخلاقی هم در این مخالفت نقش دارد. اینکه به هر حال فقر نباید باعث شود فردی عضوی از بدن خود را بفروشد و از آن پس تا آخر عمر با مشکلات احتمالی نداشتن آن عضو یا آن عمل جراحی دست و پنجهنرم کند و اینکه اساسا غیراخلاقی است که انسانی بخواهد عضوی از بدن خود را دستمایه معامله تجاری قرار دهد.
شعبان وفایی نژاد